اقدام به مهاجرت | چه زمانی یک فرد اقدام به مهاجرت می کند ؟
اقدام به مهاجرت : مهاجرت فقط یک تصمیم نیست؛ نقطه ای است که انسان بین گذشته ای که پشت سر گذاشته و آینده ای که هنوز نساخته، ایستاده و به این فکر میکند که آیا ادامه دادن همین مسیر برایش کافی است یا نه. لحظه اقدام به مهاجرت معمولاً یک لحظه ساده نیست. خیلی وقت ها ماه ها، حتی سال ها در ذهنِ فرد شکل میگیرد تا کم کم به نقطه ای برسد که می گوید: «وقتشه. باید حرکت کنم.»
اما این نقطه دقیقاً کی است؟ چه زمانی یک انسان، از میان تمام دلبستگی ها و ترس ها و وابستگی ها، تصمیم میگیرد اقدام به مهاجرت کند؟
جایی که رؤیاها با واقعیت برخورد میکنند
گاهی مهاجرت از آرزو شروع میشود. یک تصورِ دور از زندگی ای آرام تر، مدرن تر یا موفق تر. اما این آرزو همیشه به مهاجرت ختم نمیشود. نقطه واقعی زمانی است که فرد احساس میکند دیگر نمی تواند این رؤیا را نادیده بگیرد.
لحظه ای که هر بار جلوی آینه می ایستد، از خودش میپرسد:
«آیا پنج سال دیگر، ده سال دیگر، هنوز همین جا هستم؟»
وقتی جواب این سؤال در ذهنش تبدیل به «نه» میشود، اولین جرقه اقدام به مهاجرت زده میشود.
بیشتر بخوانید : مهاجرت چیست ؟
زمانی که انسان احساس میکند ظرفیتهایش در حال هدر رفتن است
انسان اگر احساس کند با تلاش هایش دیده نمیشود، اگر حس کند توانایی هایش فراتر از فضایی است که در آن قرار گرفته، کم کم دچار یک نوع فرسودگی پنهان می شود.
این فرسودگی، همان چیزی است که آرامآرام او را به سمت این فکر میبرد که شاید جای دیگری میتواند خودش را بهتر بسازد.
در این مرحله مهاجرت برایش فقط تغییر مکان نیست؛
یک فرصت برای دوباره تعریف کردن خود است.
وقتی احساس امنیت و آرامش از زندگی کم میشود
آرامش یکی از مهمترین دلایل شروع مسیر مهاجرت است.
گاهی شرایط اقتصادی یا اجتماعی یا حتی سبک زندگی به جایی میرسد که فرد حس میکند چیزی در عمق وجودش کم شده:
یک نوع ثبات، یک اطمینان خاطر، یک حس امنیت.
وقتی این آرامش از بین میرود، انسان ناخودآگاه به دنبال جای دیگری میگردد که بتواند دوباره آن حس را تجربه کند.
در چنین شرایطی مهاجرت یک فرار نیست؛
یک تلاش برای بازسازی آرامش از دسترفته است.
زمانی که آینده دیگر روشن به نظر نمیرسد
بعضی آدمها وقتی اقدام به مهاجرت میکنند که متوجه میشوند مسیر پیش رویشان محدود شده.
آیندهای که قبلاً امیدوار کننده به نظر میرسید، حالا مبهم شده؛ نه به خاطر ضعف، بلکه به خاطر نبود مسیر های جدید.
در این نقطه فرد از خودش میپرسد:
-
«اگر همینطور ادامه دهم، چه چیزی در انتظارم است؟»
-
«آیا میتوانم آیندهای پایدارتر برای خودم بسازم؟»
و پاسخ به این پرسشها گاهی فرد را به سمت تصمیمی بزرگ هدایت میکند.

اقدام به مهاجرت
وقتی مسئولیت نسبت به خانواده عمیقتر میشود
گاهی یک انسان نه به خاطر خودش، بلکه برای فرزندش، برای خانوادهاش، برای ساختن آیندهای بهتر برای دیگران اقدام به مهاجرت میکند.
این نوع تصمیم معمولاً سختتر است، چون با عشق گره خورده.
والدین زمانی به مهاجرت فکر میکنند که احساس کنند کشور دیگری میتواند فرصتهای بهتری به فرزندشان بدهد؛
سیستم آموزشی قویتر، امنیت بیشتر، استانداردهای بالاتر زندگی.
این تصمیم شاید در ظاهر آرام باشد، اما در دلش یکی از بزرگترین انگیزههای انسانی نهفته است:
بهبود زندگی کسانی که دوستشان داریم.
لحظه ای که فرد شجاعت تغییر را در خودش پیدا میکند
برای بعضیها مهاجرت زمانی اتفاق میافتد که جرأتِ تغییر در آنها شکل میگیرد.
لحظهای که میگویند:
«میترسم… ولی میخوام امتحان کنم.»
این همان لحظهای است که فرد از منطقه امنش بیرون میآید.
زندگی جدید، فرهنگ جدید، زبان جدید؛ همه اینها میتوانند ترسناک باشند،
اما وقتی فرد قبول میکند که ترس بخشی از مسیر است، مهاجرت معنای تازهای پیدا میکند.
بیشتر بخوانید : مهاجرت به عمان! از صلح و امنیت در خاورمیانه لذت ببرید…
وقتی حس میکنی باید خودت را دوباره بسازی
برای بعضی افراد مهاجرت یک تولد دوباره است.
جایی که میتوانند اشتباهات گذشته را پشت سر بگذارند، از صفر شروع کنند و خودِ جدیدشان را بسازند.
در این لحظه مهاجرت شبیه یک در بزرگ است که رو به زندگی جدید باز میشود؛
نه از سر اجبار، بلکه از سر انتخاب.
نقطه واقعی تصمیم: زمانی که ذهن و دل در یک مسیر قرار میگیرند
اقدام به مهاجرت زمانی اتفاق میافتد که سه چیز در یک نقطه جمع شوند:
-
نیاز – یک کمبود واقعی در زندگی
-
آرزو – یک تصویری روشنتر از آنچه میخواهی
-
جرأت – توانایی قدم گذاشتن در مسیر
وقتی این سه کنار هم قرار میگیرند، فرد دیگر نهتنها به مهاجرت فکر میکند، بلکه برای آن اقدام میکند.
فرمها را پر میکند، اطلاعات جمع میکند، برنامه میریزد و از یک روز مشخص مسیرش را عوض میکند.
این همان لحظهای است که آینده شکل جدیدی به خود میگیرد.
همچنین بخوانید : پزشکان و پرستاران در دبی چقدر درآمد دارند؟
جمعبندی ( اقدام به مهاجرت )
یک فرد زمانی اقدام به مهاجرت میکند که احساس کند ادامه دادن مسیر فعلی، او را به جایی که میخواهد نمیرساند.
این زمان میتواند در ۱۸ سالگی باشد یا در ۴۵ سالگی؛ مهم این نیست که کی تصمیم گرفته میشود، مهم این است که فرد حس کند این تصمیم او را به زندگیای نزدیکتر میکند که شایستهاش است.
مهاجرت یک قطع رابطه نیست؛
یک شروع دوباره است.
شروعی که زمانی اتفاق میافتد که انسان با خودش به یک «آرامش درونی» برسد و بگوید:
«من آمادهام.»